نقش داشته های دانشی در اقتصاد نوین منحصر به بخش بنادر و کشتیرانی نبوده و نیست :
این داشته ها همواره منشا تفاوت بین ارزش بازاری بنگاههای اقتصادی و ارزش دفتری آنها انگاشته شده اند. شناخت ، توسعه، بهبود، کنترل و ممیزی داشته ها همواره یکی از موضوعات چالش برانگیز و دشوار دانش مدیریت بوده است. در دهه 1980 با توجه به ظهور و بروز عینی اقتصاد دانش در سطح جهان ، مفهوم سرمایه های فکری در واکنش به این خلأ محسوس در دانش مدیریت قرار گرفت.
این مفهوم در طی دو دهه بعد تعاریف و تعابیر فراوانی یافت و شیوههای متعدد و متنوعی برای اندازهگیری و پایش سرمایه های فکری توسعه پیدا کرد که شرکتهای کشتیرانی و شرکتهای حمل ونقل دریایی و همچنین شرکتهای حمل ونقل بین المللی از آن بهره مند شدند.
با گذشت کمتر از 30 سال از عمر این مفهوم در دانش مدیریت کشتیرانی ، امروزه نه تنها صاحبنظران جهان مدیریت در زمینه نقش انکارناپذیر سرمایه های فکری در تولید ارزش در بنگاههای اقتصادی اتفاق نظر دارند، بلکه همگرایی تدریجی افکار ایشان در حال راه بردن به توسعه و پذیرش عمومی برخی مدلهای ساختار یافته در زمینه مدیریت سرمایه های فکری است که باعث ارتقاء روز افزون صنعت دریانوردی و باعث رشد شرکتهای کشتیرانی و شرکتهای حمل ونقل دریایی شده است.
سرمایه های انسانی: به دانش فنی ، قابلیت ها ، مهارت ها ، تجربه ، شهود و نگرش های موجود در کارکنان سازمان اطلاق می شود.
سرمایه های ارتباطی: دربردارنده مجموعه روابط برون سازمانی بنگاه است که می تواند به خلق ارزش اقتصادی در شرکتهای کشتیرانی و یا شرکتهای حمل ونقل دریایی رهنمون شود؛ مانند وفاداری مشتریان ، روابط حسنه با تامین کنندگان و شهرت نیک در بازار صنعت دریانوردی.
همچنین برخی مراجع آن را به تصور مشتری از ارزش ناشی از تعامل با بنگاه تامین کننده کالا یا خدمات تعبیر کرده اند.
سرمایه های ساختاری: این سرمایه ها به دو گونه تقسیم می شوند؛ گونه اول سرمایه های زیرساختی هستند که شامل دانش هایی است که در ساختار ، فرایندها و فرهنگ سازمانی بنگاه اقتصادی صنعت دریانوردی و یا کشتیرانی نهادینه می گردد. گونه دوم دارایی های فکری هستند که دربرگیرنده قابلیت های سازمانی می شوند که برای پاسخ به الزامات مطرح در بازار توسعه می یابد ( مانند اختراعات مورد ثبت).
اما برخورداری صرف از سرمایه های فکری به خودی خود تضمینی برای تولید ارزش در یک بنگاه به شمار نمی آید؛ بلکه تولید ارزش در بنگاههای نوین صنعت دریانوردی و کشتیرانی و شرکتهای حمل و نقل دریایی حاصل اجتماع ، برهمکنش موثر و هم افزایی اقسام مختلف سرمایه فکری سازمان با یکدیگر است.
توسعه و تامین سرمایه های فکری سازمان و اجتماع و آرایش دادن موثر آنها برای تولید ارزش موضوع اصلی فعالیتی است که به عنوان مدیریت سرمایه های فکری شناخته میشود.
این موضوع مستلزم شناسایی منابع تولید و ذخایر دانش ترسیم نقشه جریان دانش بین آنها، برقراری موازنه و مصالحه بین این منابع و ذخایر، برنامه ریزی برای توسعه و بهره برداری از آنها برای خلق مزیت رقابتی و یا تولید ارزش و بهبود آنها، محافظت از آنها در مقابل رقبا و شرایط محیطی و جلوگیری از افت ارزش و یا نابودی شان، و تعریف و استقرار فعالیت های پشتیبانی این سیستم خواهد بود.
به علاوه در سطح ملی ، مدیریت سرمایه های فکری میتواند راهگشای پاسخگویی به نیازهای ویژه بخش بنادر کشورمان همچنین شرکتهای حمل و نقل دریایی و شرکتهای کشتیرانی باشد.
چشم انداز بخش بنادر کشور عزیزمان ایران ایجاب کننده تبدیل این بخش به کانون لجستیکی در حوزه خلیج فارس است.
این چشم انداز کاملا هم راستای تحقق آرمانهای قابل تحقق کشور با اتکا به مزایای اساسی آن در بخش حمل و نقل و ترانزیت کشور از جمله ترانزیت به عراق است.
اما باید اذعان داشت که تحقق آن در دوره مقاومت اقتصادی کشور در بازار توسعه یافته حوزه خلیج فارس ، با معیارهای متعارف صنعت بنادر ماموریتی اگر نه غیرممکن، اما بسیار دشوار و سخت است است.
توفیق در این ماموریت علاوه بر حرکت جهادی ، طلب کننده اجتهاد تخصصی است. به نظر میرسد در این شرایط مدیریت سرمایه های فکری می تواند با ارائه نگاهی جدید به توسعه و بهبود مکانیسمهای تولید ارزش و خلق مزیتهای رقابتی ، مسیرهای جدیدی را برای پاسخ به مسائل بخش بنادر کشور همچنین شرکتهای حمل و نقل دریایی ، شرکتهای کشتیرانی را فراهم آورد.
امید است شرکت کشتیرانی و شرکت حمل ونقل دریایی سلیس رود اروند در این زمینه ودر این صنعت بیانگذار ایده های نوین علمی و مدیریتی گردد…